حالی به حالم بده مادر
تو پر و بالم بده مادر
جون رقیّه مثل شهیدا
اذن وصالم بده مادر

حالا که عشقو بِم دادی مادر
مادر من‌هم تو شدی مادر
برای یک‌بار مثل اباالفضل
بگو به من هم “ولدی” مادر

درگیر مِهر تو من زِ الستم
جنون گرفتم و کار دادی دستم
از دم خلقتم تا ابد الدهر
عاشقت بوده و بودم و هستم

«مادر خوبم یازهرا ٬ مادر خوبم یازهرا»

روسرم دست رحمت مادر
زنده‌ام من از برکت مادر
اگه حسینی هستم و موندم
تنها دلیلش زحمت مادر

دلیل خلقم مهرته مادر
وِرد ملائک وِردِته مادر
نقشِ بازوبند ابوفاضل
اشرف الذکار ذکرته مادر

حلقه‌گوش تو و نوکر حیدرم
من خُمار مِی ساقی کوثرم
اگه اجازه بدی دیگه بعد از این
من بگم بِت مثه سیّدا مادرم

«مادر خوبم یازهرا ٬ مادر خوبم یازهرا»

رمز جنونم اسمته مادر
دل دیوونه‌م مَستته مادر
اذن دخول کربلای من
خدا میدونه دستته مادر

همیشه هرجا به شور و شِینَم
مدیون بی‌بی اُمُ الحسینم
خواهش من از فاطمه اینه
محتاج یک بین الحرمینم

گدای عشق تو عالم و آدمه
هرچی بگم ازت واللهِ بازکمه
ضربان دلم هر دم و بازدمش
میخونه فاطمه فاطمه فاطمه

«مادر خوبم یازهرا ٬ مادر خوبم یازهرا»