به خدا، مادرت داره میبینه چشم ترمو / که منم، دارم از دل روضه میبینم حرمو / به خدا / مگه من، پای خیمهی عشق تو سینه نزدم / منیکه، شدههفتهای یکدفعم هیاتاومدم / به خدا
به خدا، مادرت داره میبینه چشم ترمو
که منم، دارم از دل روضه میبینم حرمو
به خدا
مگه من، پای خیمهی عشق تو سینه نزدم
منیکه، شدههفتهای یکدفعم هیاتاومدم
به خدا
چشمای بارونیمو وا کن
حالم بده واسم دعا کن
قربون اربابیت برم
بازم منو نوکر صدا کن
“نوکرتم ، اربابم”
بنویس، که منم توی حلقهی سینه زنیم
بنویس، سالی یک دفعه کرببلا میبریم
بنویس
میبینم، توی دستای من یه براته حرمه
بانگات، بنویس پای برگه که این نوکرمه
به خدا
نوکر از این بدتر ندیدی
بدتر از این نوکر ندیدی
ازخوبیات شرمنده ام من
خوبی ازم آخر ندیدی
“نوکرتم ، اربابم”
میمیرم، اگه وقتی که تشته به بارون نزنه
دل من، اگه پر به حوالی ایوون نزنه
میمیرم
یادمه،یهرفیقیو داشتیمهمشغصهمیخورد
نتونست، یهبارم بره کربلا تا روزی که مرد
به خدا
یک شب رفیق اومد به خوابم
گفت اون طرف دادن جوابم
حالا من هر شب محو تابِ
گهوارهی طفل ربابم
“نوکرتم ، اربابم”
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
طراحی سایت : جبهه فرهنگی شهید ابراهیم هادی